کلمات کلیدی :
» بدون نظربهشتی که عرض آن آسمان و زمین است قبل از رسیدن به آن باید به مغفرت پروردگار رسید.
اما چیزی که در این آیه شاید توجه انسان را جلب بکند لفظی است که خدا به کار برده است. «سارعوا» یعنی بشتابید. گویا اگر آهسته به سمت آن حرکت کنیم شاید عقب مانده، به آنها نرسیم.
وقتی آیاتی را می بینم که بهشت را وصف می کنند به وجد می آیم. شوق رفتن به آنجا مرا از خود بیخود می کند. اما به ناگاه با خود می اندیشم نکند همه این حرف ها خیالاتی بیش نباشد. مگر می شود به جایی رفت که انسان هر آنچه بخواهد بی حد و حصر در اختیارش باشد. مگر چنین چیزی قابل تصور است؟ چطور می توان پذیرفت که انسان پس از مردن بعد از این که تمام اجزای او از هم متلاشی شد دوباره زنده شود و از نو، یک زندگی دیگر آغاز کند؟
این افکار تمام آن سرمستی هایم را به ناگاه از بین می برد.
اما ناگهان چیزی به خاطرم می آید که تمام این تردید ها را از بین می برد.
اندکی می اندیشم؛ به خود می گویم این عالم از کجا پدید آمده ؟ مگر نه این است که خدا این عالم را آفریده است؟ و مگر نه این است که خدا این عالم را بدون هیچ ماده اولیه ای خلق کرده است.
خدایی که توانسته است از هیچ، این همه را بیافریند هم او خواهد توانست انسان ها را پس از مرگ دوباره زنده کند و هم او قدرت دارد به آنها راحتی بی پایان عطا کند.
خب جواب سؤالم را یافته ام و دوباره به بهشت خدا می اندیشم. بهشتی که ............
کلمات کلیدی :
» بدون نظرکلمات کلیدی :
» بدون نظرکلمات کلیدی :
» بدون نظرکسانى بودند هم چون مرحوم آقا سیّد محمّد کاظم یزدى ـ رحمه اللّه ـ و مرحوم شیخ فضل اللّه نورى که دوربین و آینده نگر بودند و مى گفتند: مشروطه، «کَلِمَةُ حَقٍّ یُرادُ بِهَا باطِلٌ.» (1) سخن حقّى است ولى باطل از آن اراده شده است. ولى دیگران آخر مطلب را از اول کار نمى دیدند که چگونه هر کس پول بیشتر صرف کند وکیل مى شود و دین و دنیاى مردم را در اختیار مى گیرد. درباره ى حضرت رسول ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ در روایت داریم: «إِنَّ اللّه أَدَّبَ نَبِیَّهُ ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ ... وَ فَوَّضَ إِلَیْهِ أَمْرَ دینِهِ.» (2 ) خداوند، پیامبر اکرم ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ را تربیت نمود سپس امر دینش[تشریع و قانونگذارى] را به او واگذار کرد. ادامه مطلب...
کلمات کلیدی :
» بدون نظرLast monday which was a Bank holiday here (25th May 2009) I had my confirmation interview with two internal examiners. It went really well and I felt really confident. It is a very good stage just before the final viva. In it my supervisors were also sitting but they were allowed to talk. They took notes of the questions and my answers for later discussion.
I am feeling that my work is now shaping and it is becoming ripe to sumbit. For my confirmation I sumbitted two completed chapters of Findings and Methodology plus a summary of all other chapters. I used hierarchical linear regression but also explained why I did not use multi-level modelling and growth models. I also included a section on SEM where indirect or mediation effects were graphed and modelled. For the interview I also took dome latent construct models using AMOS.
They gave me a "clear pass" on the spot which was very encouraging. So the plan is for me to edit a little bit of my findings chapter adding more SEM models. then immediately start to complete the literature review and discussion and conclusion chapters. The aim is to finish by end of Aug. 2009 and have viva in Oct 2009. let"s hope for the best.
کلمات کلیدی :
» بدون نظر
دعوایی که بین حافظ و صائب و شهریار بر سر "آن ترک شیرازی" اتفاق افتاده:
به قول حضرت حافظ:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندو اش بخشم سمرقند و بخارا را
و صائب در جواب می گوید:
هر آنکس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندو اش بخشم سر و دست و تن و پا را
و شهریار در جواب می گوید:
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندو اش بخشم تمام روح و اجزا را
و دوستی گوید:
هر آن کس چیز می بخشد، به زعم خویش می بخشد
یکی شهر و یکی جسم و یکی هم روح و اجزا را
کسی چون من ندارد هیچ در دنیا و در عقبا
نگوید حرف مفتی چون ندارد تاب اجرا را
کلمات کلیدی :
» بدون نظر